رنگ یکی از هفت عنصر اصلی هنر و جزو اولین مهارتهایی است که در مدرسه یاد میگیریم. در تئوری رنگ ها به تمام مواردی پرداخته میشود که یک هنرمند برای استفاده استادانه از رنگها نیاز دارد. درک رنگهای اصلی و نحوه ترکیب آنها با یکدیگر، یکی از آموزشهای اصلی دوره ابتدایی است. بااینحال آموزش تئوری رنگ ها بسیار فراتر از اطلاعاتی است که در مدرسه یاد میگیریم.
نقاشها، دکوراتورها و طراحان داخلی، طراحان گرافیک، طراحان سایت و هر شخصی که در فرهنگ بصری فعالیت دارد، ازنظریه رنگ استفاده میکند. آشنایی با این نظریه یکی از مهارتهای ضروری برای افراد خلاق است تا بتوانند از رنگها در راستای اهداف خود بهره ببرند. طراحان با استفاده از تئوری رنگ ها میتوانند رنج گستردهای از رنگها را ترکیب و مخاطبان خود را خرسند کنند.
محتوا یکی از مهمترین شیوههای جذب مخاطب در وبسایتها، رسانههای اجتماعی و سایر پلتفرمهای آنلاین است. در بیشتر مواقع استفاده از نمودارها، تصاویر متحرک، جداول و اینفوگرافیکها باعث اثربخشی بیشتر محتوای شما میشود. آشنایی با نظریه رنگ موجب میشود که محتوای شما برجسته شود و کاربران بیشتر به آن توجه کنند.
تئوری رنگ ها چیست؟
تئوری رنگ ها مجموعهای از قوانین و دستورالعملها هستند که طراحان برای برقراری ارتباط با مخاطبان از طریق طرحهای رنگی جذاب در رابطهای بصری استفاده میکنند. با درک مبانی نظریه رنگ ها، میتوانید شروع به تجزیه ساختار منطقی رنگ کنید. درنهایت رنگبندیهای شما بهصورت استراتژیکتر ایجاد میشوند و تأثیر بیشتری بر بازدیدکنندگان دارند.
رنگ بخش مهمی از تعامل انسان با رایانه را تشکیل میدهد. همانند عناصر مهمی نظیر تایپوگرافی، طراحان باید در انتخاب رنگها نیز بسیار دقیق باشند. معمولاً برای توصیف ترکیب رنگهایی که میتوان برای طراحی رابط کاربری گرافیکی استفاده کرد، از اصطلاح «رنگبندی» یا «طرح رنگی» (Color Scheme) استفاده میشود. بینهایت ترکیب رنگی متمایز وجود دارد که تصمیمگیری در مورد بهترین رنگبندی برای هدف موردنظر شما را مشکل میکند. به همین دلیل از تئوری رنگ ها استفاده میکنیم که مؤثرترین و متعادلترین رنگبندی ممکن را داشته باشیم.
پاول گوگن (Paul Gauguin) –نقاش مشهور سبک پست امپرسیونیسم- در مورد رنگها میگوید: «رنگ! چه زبان عمیق و اسرارآمیزی، زبان رویاها».
چرا نظریه رنگ در طراحی وب مهم است؟
اگر رنگ مهمترین عنصر طراحی وب نباشد، قطعاً یکی از جنبههای مهم آن است. این عنصر میتواند بر اثربخشی متن، درک بهتر محتوا و بهبود احساس کاربران در حین بررسی وبسایت شما تأثیر بگذارد. همواره به طراحان کمتجربه وب توصیه میشود که خواندن مقالات و مشاهده فیلمهای آموزش تئوری رنگ ها را در اولویت قرار دهند. با درک مبانی نظریه رنگ ها، میتوانید تأثیر بیشتری در ایجاد تصاویری داشته باشید که تأثیرگذار هستند و مخاطبان را مجذوب میکنند.
ابزارهای فراوانی وجود دارند که حتی به بیهنرترین افراد نیز کمک میکنند تا جلوههای بصری و ترکیبهای رنگی متقاعدکنندهای ایجاد کنند. بااینحال یک طراح وب نمیتواند کورکورانه و بدون دانش، تنها به این نرمافزارها تکیه کند. چنین فردی باید دانش لازم در حوزه تئوری رنگ ها را داشته باشد.
بهعنوانمثال انتخاب رنگبندی مناسب برای یک وبسایت فروشگاهی را در نظر بگیرید. شاید انتخاب رنگهای مناسب در ابتدا آسان به نظر برسد، اما زمانی که به چرخه رنگ (Color Wheel) خیره میشوید، آرزو میکنید که ایکاش اطلاعات بیشتری در این زمینه کسب میکردید. تمام برندها در هراندازهای از روانشناسی و نظریه رنگ استفاده میکنند تا به بهترین نحو بر مشتریان خود تأثیر بگذارند.
اثربخشی CTAها، نرخ تبدیل و تمام تلاشهای بازاریابی و فروش مجموعه شما با انتخاب رنگبندی مناسب بهبود مییابند. رنگها میتوانند پیمایش در وبسایت شما را آسانتر و احساس آشنایی و راحتی را به کاربران القا کنند. پس از استفاده از تئوری رنگ ها برای پیدا کردن بهترین پالت رنگی، حالا نوبت آن است که کدهای رنگی HTML مناسب را پیدا کنید. هرچه اطلاعات کاملتری در مورد استفاده از رنگها داشته باشید، شانس شما برای پیدا کردن رنگهای مناسب برای طراحی وبسایت بیشتر است.
مروری بر تاریخچه تئوری رنگ ها
پیدایش رنگهای دائمی به زمانی برمیگردد که مصریها یاد گرفتند که چگونه رنگدانههای دائمی را با استفاده از مواد معدنی ایجاد کنند. حتی لئوناردو داوینچی اصول رنگ را در دفترچههای متعدد خود بررسی کرده است. بااینحال نظریه رنگ در اوایل قرن هجدهم میلادی بهطور رسمی شکل گرفت.
اکتشافات اولیه در این حوزه از دیدگاه علمی بودند. آیزاک نیوتون در کتاب اپتیکس خود (در سال 1704) پیشرفتی به دست آورد که اثبات میکرد نور از رنگهای مختلف ساختهشده است. این ادعا در آن زمان بسیار بحثبرانگیز شد؛ زیرا تصور میشد که نور خالص کاملاً بیرنگ است. ازاینرو آزمایشهای نیوتون پایه و اساس شکلگیری تئوری رنگ ها بود.
از دیگر اسناد مهم پایهگذاری نظریه رنگ ها میتوان به انتشار تئوری رنگ ها توسط گوته –شاعر آلمانی- و قانون تضاد رنگها توسط شورول –شیمیدان فرانسوی- اشاره کرد. این نظریهها در اوایل قرن نوزدهم میلادی منتشر شدند و بیشتر با روانشناسی رنگ و انحراف رنگی سروکار دارند.
نظریه رنگها در آن زمان بر اساس رنگهای اصلی RYB بود که قرمز، زرد و آبی را بهعنوان رنگهایی معرفی کرد که قادر به ترکیب تمام رنگها هستند. هنوز هم این رنگبندی در مخلوط کردن رنگها و آموزش هنر استفاده میشود. پیشرفتهای فناوری موجب افزایش دامنه رنگدانههای مصنوعی در عکاسی و چاپگرها شد. بنابراین محققان بعدی به مدلهای RGB (قرمز، سبز و آبی) و CMY (فیروزهای، سرخابی و زرد) روی آوردند.
در قرن نوزدهم کتابهای متعددی در مورد تئوری رنگ ها و نحوه کاربرد آن در هنرهای تجسمی منتشر شدند. نویسندگان در آن سالها اغلب به دنبال رنگها و درجاتی بودند که چرخه رنگ یا دایره رنگ را تشکیل میدهند. برای مثال کتاب نامگذاری رنگهای ورنر (Nomenclature of Colors) که بهصورت آنلاین نیز در دسترس است، بهعنوان یک ابزار کاربردی توسط چارلز داروین استفاده شد.
امیلی نویز واندرپول در سال 1901 کتابچه راهنمای رنگ انقلابی خود را با نام مشکلات رنگ (Color Problems) منتشر کرد. واندرپول در این کتابچه به اقلام صنعتی و کالاهایی نظیر فنجان چای نیز توجه کرد و با استفاده از شبکههایی، به تجزیه رنگهای موجود در هر شیء پرداخت.
آشنایی با تئوری ترکیب رنگ ها
تمام رنگهایی که در حوزههای گوناگون هنر، طراحی سایت، طراحی داخلی و… استفاده میشوند، در سه دسته قرار میگیرند: رنگهای اصلی، رنگهای ثانویه و رنگهای درجه سوم.
برای اینکه درک کاملی از تئوری ترکیب رنگها داشته باشید، ابتدا لازم است با این دستهبندیها آشنا شوید.
1. رنگ های اصلی
رنگهای اصلی (Primary Colors) رنگهایی هستند که نمیتوانید آنها را از ترکیب دو یا چند رنگ دیگر ایجاد کنید. این رنگها شباهت زیادی به اعداد اول در ریاضی دارند که نمیتوان آنها را با ضرب دو عدد در یکدیگر ایجاد کرد. تنها سه رنگ اصلی وجود دارند:
- قرمز
- زرد
- آبی
زمانی که قصد دارید یک طراحی را آغاز کنید، ابتدا رنگ اصلی یا رنگ پایه خود را مشخص میکنید تا طراحی شما حول آن تثبیت شود. از طرفی میتوانید چند رنگ اصلی را باهم ترکیب کنید و آن را بهعنوان محور اصلی پروژه خود یا رنگ قالب در نظر بگیرید.
۲. رنگ های ثانویه
هر بار که دو رنگ از سه رنگ اصلی را باهم ترکیب کنید، یک رنگ ثانویه (Secondary Color) ایجاد میشود. آشنایی با این موارد، از اصول اولیه آموزش تئوری رنگ ها است. سه رنگ ثانویه وجود دارند که در ادامه با آنها و نحوه ایجاد هرکدام آشنا میشوید:
- قرمز + زرد = نارنجی
- آبی + قرمز = بنفش
- زرد + آبی = سبز
به خاطر داشته باشید که ترکیب این رنگها تنها در صورتی درست کار میکنند که از خالصترین شکل هر رنگ استفاده شود. در زمان خرید این رنگها مطمئن شوید که کلمه Hue روی بستهبندی ذکرشده باشد. این کلمه به خالص بودن رنگ و عدم استفاده از رنگهای سیاه و سفید در ترکیبات آن اشاره دارد.
۳. رنگ های درجه سوم
رنگهای درجه سوم (Tertiary Colors) از ترکیب یک رنگ اصلی با یک رنگ ثانویه ایجاد میشوند. از اینجا به بعد تئوری رنگ ها کمی پیچیدهتر میشود. برای اینکه بدانید متخصصان چگونه رنگها را در طراحی خود انتخاب میکنند، ابتدا باید سایر اجزای نظریه رنگ را درک کنید.
یکی از نکات مهم در رابطه با رنگهای درجه سوم این است که نمیتوان هر رنگ اصلی دلخواهی را با یک رنگ ثانویه مخلوط کرد! قوانینی دراینباره وجود دارند. برای مثال قرمز نمیتواند در هارمونی با سبز، و آبی در هارمونی با نارنجی ترکیب شود. درواقع هردوی این ترکیبها منجر به رنگ قهوهای کمرنگ میشوند (مگر اینکه شما هم دقیقاً به دنبال همچین ترکیب رنگی باشید).
رنگهای درجه سوم زمانی ایجاد میشوند که یک رنگ اصلی با رنگ ثانویهای ترکیب شود که در چرخه رنگ کنار آن قرار دارد. بر این اساس، شش رنگ درجه سوم داریم که در ادامه با آنها آشنا میشوید:
- قرمز + بنفش = سرخابی (قرمز-بنفش)
- قرمز + نارنجی = ورمیلیون (قرمز-نارنجی)
- آبی + بنفش = ویولت (آبی-بنفش)
- آبی + سبز = تیل (آبی-سبز)
- زرد + نارنجی = کهربایی (زرد-نارنجی)
- زرد + سبز = چارتروز (زرد-سبز)
رنگهای اصلی، ثانویه و درجه سوم درمجموع 12 رنگ در حوزه تئوری رنگ ها را شامل میشوند. بااینحال ما میدانیم رنگهایی که در طراحی سایت، هنر و… استفاده میشوند بسیار فرارتر از این تعداد هستند. بخصوص در طراحی سایت که پای رایانه در میان باشد، تعداد رنگها بیشمار است.
در این بخش از تئوری ترکیب رنگها به چرخه رنگ میرسیم که عصای دست متخصصان و ابزاری مطمئن برای ایجاد هارمونی است.
چرخه رنگ چیست؟
دایره رنگ یا چرخه رنگ یک نمودار دایرهای است که رنگهای اصلی، ثانویه و درجه سوم به همراه رنگ خالص (Hue)، سایه (Shade)، ته رنگ (Tint) و درجات (Tone) مربوط به هرکدام از رنگها را نشان میدهد. تجسم رنگها با این شیوه به شما کمک میکند رنگبندیهای جذابی را انتخاب کنید. این نمودار به شما نشان میدهد که هر رنگ چگونه با رنگی که در کنار آن قرار دارد، ارتباط برقرار میکند.
چرخه رنگ هنگام انتخاب و ترکیب رنگها به شما فرصتی میدهد تا با ترکیب سفید، سیاه و خاکستری با رنگهای اصلی، رنگهایی روشنتر، نورانیتر، ملایمتر و تیرهتر ایجاد کنید. این ترکیبها موجب ایجاد گونههایی از رنگ میشوند که در ادامه با آنها آشنا میشوید.
- Hue: زمانی که به کلمه «رنگ» اشاره میکنیم، درواقع منظور ما Hue است. بهعنوانمثال تمام رنگهای اصلی و ثانویه در این بخش قرار میگیرند. درواقع Hue رنگی فاقد ناخالصی یا دارای حداقل میزان ناخالصی است. اگر برای ایجاد رنگهای ثانویه از رنگهای اصلی Hue استفاده نکنید، رنگ ثانویه ایجاد نمیشود. تئوری رنگ ها بیان میکند که اگر رنگهای اصلی شما دارای ناخالصیهایی نظیر Shade، Tint و Tone باشند، ازنظر فنی بیشتر از دو رنگ به مخلوط شما اضافهشدهاند.
- Shade: احتمالاً درک اصطلاح سایه (Shade) برای شما آسانتر از سایر موارد است؛ زیرا اغلب برای اشاره به نسخههای روشنتر یا تیرهتر یک رنگ استفاده میشود. Shade ازنظر فنی همان رنگی است که با اضافه کردن مشکی به یک رنگ دیگر به دست میآید. سایههای مختلف به میزانی از مشکی اشاره دارد که به رنگ اصلی خود اضافه میکنید.
- Tint: ته رنگ (Tint) دقیقاً مخالف سایه است، اما مردم معمولاً سایه و ته رنگ تفاوتی قائل نمیشوند. زمانی که یک رنگ را با سفید مخلوط میکنید، رنگ جدیدی ایجاد میشود. ازاینرو در آموزش تئوری رنگ ها اشاره میشود که یک رنگ میتواند طیفی از سایهها و ته رنگها را داشته باشد.
- Tone (Saturation): شما همچنین میتوانید سفید و سیاه را همزمان به یک رنگ اضافه کنید تا تناژ یا درجه جدیدی از آن را ایجاد کنید. تن (Tone) و اشباع (Saturation) اساساً به یک معنی هستند. اما زمانی که مردم در مورد عکسهای دیجیتال صحبت میکنند، Saturation اصطلاح رایجتری است. Tone بیشتر برای نقاشی استفاده میشود.
تمام موارد موجود در نظریه رنگ که در مورد ترکیب رنگها با یکدیگر و ایجاد رنگبندیهای متنوع میپردازند، بخشی از تئوری ترکیب رنگها هستند. هرچه درک شما از عناصر گوناگون نظریه رنگ عمیقتر باشد، امکان ایجاد ترکیبهای رنگی بهتری را دارید.
انتخاب رنگبندی مناسب مهمترین دلیل آموزش تئوری رنگ ها است. تفاوتی ندارد که با رنگها در چه حوزهای سروکار دارید؛ انتخاب رنگبندی مناسب میتواند تأثیر بسزایی در نتیجه نهایی کار شما داشته باشد. انتخاب رنگهای هماهنگ برای دیوارها و اثاثیه منزل، رنگبندی مناسب یک وبسایت، یا کشیدن یک نقاشی چشمنواز از مثالهای مهم اهمیت نظریه رنگ برای ایجاد ترکیبهای رنگی جذاب هستند.
اصول تئوری رنگ ها
احتمالاً شما هم برای اولین بار در دوران دبستان آموزش تئوری رنگ ها را به شکلی ساده گذراندهاید. درباره زمان صحبت میکنیم که یک بسته مداد رنگی شامل رنگهای اصلی به شما داده شد تا با استفاده از آنها نقاشی کنید. رنگهای اصلی یا رنگهای پایه شامل قرمز، زرد و آبی هستند که از ترکیب رنگهای دیگر ایجاد نمیشوند. بااینحال میتوانید از ترکیب آنها برای ایجاد تمام رنگهای موجود در جهان هستی استفاده کنید.
رنگبندی یا طرح رنگی در ارتباطات بصری، به مجموعهای از رنگها گفته میشود که دارای هماهنگی یا هارمونی برای بیان یک ایده هستند. آرام، بلند، سبک، سنگین، سرد و گرم برخی از نمونههای رنگبندی پرکاربرد به شمار میآیند. رنگبندیهایی که در پروژههای طراحی سایت یا طراحی گرافیک به کار میروند، اغلب حول یک رنگ پایه ایجاد میشوند که به رنگ قالب (Hero Color) نیز شهرت دارد.
با این مقدمه، در ادامه به معرفی سه اصل تئوری رنگ ها میپردازیم که باید در پروژههای خود مدنظر قرار دهید.
۱. انتخاب رنگ قالب
در بین سه اصل مهم نظریه رنگ، انتخاب رنگ سادهترین بخش است. رنگ قالب پروژه شما اغلب با یک ایده آشنا همراه است. بهعنوانمثال رنگهای سبز-آبی را با دمای سرد، زرد-نارنجی را با گرما، قرمز را با شور و انرژی و درنهایت سبز-زرد را با رشد مرتبط میدانیم. رنگهای سرد نظیر آبی میتوانند نشاندهنده آرامش و صلح باشند. تنظیم نور، دما، کنتراست و… میتواند بیان تازهای از رنگ قالب را ارائه دهد.
۲. انتخاب ترکیب رنگ
هر رنگ اصلی دارای چند رنگ پشتیبان است که ایده طراحی را کامل میکنند. انتخاب رنگهای پشتیبان بهسادگی انتخاب رنگ قالب نیست. دانش کافی در مورد تئوری رنگ ها میتواند برگ برنده شما در این بخش باشد. برای نمونه فرض کنید که قرمز رنگ اصلی شما است. برای اینکه رنگبندی شما یکپارچگی را القا کند، میتوانید از رنگهای پشتیبان مشابه قرمز استفاده کنید. این نوع رنگبندی دارای حداقل کنتراست (تضاد) است که همواره وحدت را نشان میدهد.
۳. درک روابط رنگ پایه
رنگهای اصلی و رنگهای ثانویه، سیستمهای رنگبندی هستند که با کنتراست شدید تعریفشده و پالتهای رنگی عالی ایجاد میکنند. ما میتوانیم یک رنگبندی پیرامون رنگ اصلی یا ثانویه (یا حتی رنگهای سوم) بسازیم که بیانکننده تفاوت باشد. برای مثال فرض کنید که قرمز رنگ قالب ما باشد و رنگهای زرد و آبی را بهعنوان پشتیبان انتخاب کنیم. در این حالت رنگبندی ما تضاد شدیدی را بیان میکند که بسیار محبوب است. درواقع روشن بودن رنگ زرد و خنکی رنگ آبی، حس این رنگها را کاملاً از حس قرمز متمایز میکند.
نظریه رنگ ایتن
یوهانس ایتن (Johannes Itten) یک نظریهپرداز هنر و رنگ سوئیسی بود که نمودارهای رنگی را توسعه داد و چرخه رنگ را اصلاح کرد. چرخه رنگ ایتن بر پایه قرمز، زرد، آبی و شامل 12 رنگ است. به پیروی از گوته، ایتن نیز به جنبههای روانی و معنوی رنگ پرداخت.
ایتن اولین فردی بود که رنگبندیهای را با چهار دسته از افراد مرتبط کرد. او ابتدا مفهوم خود را با تقسیمبندی رنگها به دو بخش گرم (بر پایه زرد) و سرد (بر پایه آبی) آغاز کرد. سپس هریک از رنگها به تاریک یا روشن تقسیم شدند. نتیجه این تقسیمبندی، ایجاد 4 گروه رنگی هماهنگ بود که ایتن آن را تئوری رنگ 4 فصل نامید.
بر این اساس: بهار = گرم و روشن، پاییز = گرم و تاریک، تابستان = خنک و روشن و زمستان = خنک و تاریک است. ایتن متوجه شد که رنگبندیهای گوناگون فصلی با انتخاب رنگهای پسزمینه مطابق با چهرههای پرترهاش، کیفیت نقاشیهای او را افزایش میدهند. نظریه ایتن در حوزه تئوری رنگ ها، الهامبخش ایجاد نظریه تجزیهوتحلیل رنگ 4 فصل شد.
نظریه رنگ مانسل
آلبرت مانسل (Albert Munsell) یک هنرمند و معلم آمریکایی بود. او یکی از بهترین نظریههای مربوط به رنگها را ایجاد کرد که هنوز هم در تمام دانشگاههای معتبر دنیا تدریس میشود. مانسل از آثار نقاشان آمریکایی و آلمانی الهام گرفت تا اولین مدل رنگی سیستماتیک را در فضای سهبعدی ایجاد کند. مدل مانسل روابط بین طیف کامل رنگهای خالص، ته رنگها و سایهها را نشان میدهد.
مهمترین درک از مدل مانسل این بود که وقتی رنگها خالص هستند، برخی از آنها بیشتر از بقیه اشباع میشوند. با تکیهبر این مدل جدید، مانسل اولین شخصی بود که یک نظریه رنگ ارائه کرد که وضوح رنگ (Clarity) را به ارمغان آورد. قبل از مانسل، هر رنگ تنها با یک کلمه توصیف میشد.
آلبرت مانسل موفق شد به هر رنگ یک عدد منحصربهفرد بدهد. بسته با جایی که هر رنگ در مدل سهبعدی مانسل قرار میگرفت، عدد آن مشخص میشد. نظریه تجزیهوتحلیل رنگ 12 فصلی در اواخر قرن بیستم میلادی با استناد بر مدل رنگی مانسل به وجود آمد. سیستم مانسل دقیقتر از تمام مدلهای موجود در تئوری رنگ ها است که تاکنون وجود داشتهاند.
معتبرترین کتاب های نظریه رنگ ها
تئوری رنگ ها برای طراحان سایت، گرافیستها، نقاشها و هر فردی که با رنگها سروکار دارد، بسیار مهم است. رنگ موضوعی بسیار جذاب و گسترده است که برای یادگیری آن به منابع و کتابهای معتبر احتیاج دارید. در ادامه با تعدادی از مطرحترین کتابهای مربوط به آموزش تئوری رنگ ها آشنا میشوید که مسیر یادگیری شما را هموارتر و پربارتر میکنند.
- تعامل رنگ: کتاب تعامل رنگ (Interaction of Color) اثر جوزف آلبرز، یکی از مهمترین کتابهایی است که تاکنون در مورد رنگها نوشتهشده. آلبرز روی تمام مطالب کتاب خود بهشدت تمرکز کرده تا برای خوانندگان مفید و کاربردی باشند. کتاب تعامل رنگ شامل مجموعهای از تمرینها در تمام بخشها است تا خواننده را درگیر کند و اثربخشی آموزش را بالا ببرد.
- رنگ: کتاب رنگ (Color) اثر بتی ادواردز است که برای تسلط بر هنر ترکیب رنگها ارائهشده. این کتاب به تمام افراد مبتدی و افراد علاقهمند به ترکیب رنگها توصیه میشود. این کتاب تمام اطلاعاتی را پوشش داده که در یک کلاس هنر پیشرفته یا در ترمهای اولیه دانشگاه هنر ارائه میشوند. کتاب رنگ با زبانی واضح نوشتهشده و شامل تمرینهای متعددی است تا خواننده بتواند تجربه یادگیری عملی را به دست آورد.
- رنگ و معنا: کتاب رنگ و معنا (Color and Meaning) توسط جان گیج نوشتهشده است. این نویسنده پیشازاین هم کتاب رنگ و فرهنگ (Color and Culture) را نوشته بود که برای آن یک جایزه نیز دریافت کرد. در کتاب رنگ و معنا از اکتشافات تاریخی در مورد رنگ گرفته تا مطالعات روانشناسان در مورد نمادگرایی رنگها در هنر قرونوسطایی بررسی میشود. این کتاب علاوه بر پوشش موارد تخصصی در مورد تئوری رنگ ها، شامل اطلاعاتی جذاب و کاربردی برای هنرمندان مبتدی و علاقهمندان به هنر است.
- قوانین کنتراست رنگ: کتاب قوانین کنتراست رنگ (The Laws of Contrast of Color) توسط میشل اوژن شورول نوشتهشده است. این کتاب درک شما را از تأثیر متقابل رنگها افزایش میدهد. شورول یک شیمیدان فرانسوی است که توانست تئوری کنتراست همزمان را توسعه دهد. ایدههای او طیف وسیعی از هنرها را پوشش داد و توسط هنرمندان بیشماری مورداستفاده قرار گرفت.
از دیگر کتابهای مطرح در حوزه آموزش تئوری رنگ ها میتوان به این موارد اشاره کرد:
- نظریه رنگ (Color Theory) اثر پتی مولیکا
- دیکشنری ترکیبهای رنگ (A Dictionary of Color Combinations) اثر سانزو وادا
- زندگی مخفی رنگ (Secret Lives of Color) اثر کاسیا کلیر
- مشکلات رنگ (Color Problems) اثر امیلی نویز وندرپول
- عناصر رنگ (The Elements of Color) اثر یوهانس ایتن
- انتخاب رنگ (Color Choices) اثر استفان کویلر
جمع بندی
تئوری رنگ ها یکی از مهمترین مباحثی است که یک طراح داخلی، دکوراتیو، گرافیست، طراح وب، نقاش و… باید اطلاعات کاملی در مورد آن داشته باشد. نظریههای متعددی در پشت رنگها وجود دارند که شاید در ابتدا بیاهمیت به نظر برسند؛ اما اهمیت آنها زمانی مشخص میشود که قصد انتخاب رنگبندی یا پالت رنگی بخصوصی را دارید.
هرچه اطلاعات شما در مورد نظریه رنگ بیشتر باشد، توانایی خلق آثار جذابتری را در فضای دیجیتال و همچنین در دنیای واقعی دارید. امروزه از مباحث گوناگون تئوری رنگ ها بهصورت گسترده برای ایجاد وبسایتها، برنامهها و سایر محصولات دیجیتال استفاده میشود. بهره بردن از این هنر و دانش وسیع در حوزه دیجیتال، موجب دیده شدن آسان برندها و جذب مخاطبان بیشتر میشود.
آموزش تئوری رنگ ها در فرمتهای متنوعی نظیر کتاب، دوره ویدیویی، دوره آنلاین و کلاس حضوری ارائه میشود. بنابراین برای یادگیری در مورد رنگها، تنها باید یکی از انواع قالبهای آموزشی را انتخاب کنید و با تلاش کافی، در حوزه نظریه رنگ متخصص شوید.